"نشانی"
خانه دوست كجاست؟
در فلق بود كه پرسيد سوار
آسمان مكثي كرد
رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن ها بخشيد
و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:
نرسيده به درخت
كوچه باغيست كه از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است
مي روي تاته آن كوچه كه از پشت بلوغ سربه در مي آرد
پس به سمت گل تنهايي ميپيچي
دوقدم مانده به گل
پاي فواره جاويد اساطير زمين ميماني
وتورا ترسي شفاف فرا ميگيرد
درصميميت سيال فضا خش خشي ميشنوي
كودكي ميبيني
رفته از كاج بلندي بالا جوجه بردارد از لانه نور
واز او ميپرسي:
"خانه دوست كجاست؟؟؟"
:: بازدید از این مطلب : 576
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0